«دلّالی» و «واردات» کالای مصرفی بهجای «تولید» و اصلاح «الگوی مصرف»
«دلّالی» و «واردات» کالای مصرفی بهجای «تولید» و اصلاح «الگوی مصرف»
یکی از شاخصههای رفتاری این تیپ مدیریتها چنین بوده است که به جای پذیرفتن مسئولیت خود در احیای تولید داخلی و اصلاح الگوی مصرف و مهار واردات به نفع صادرات و اصلاح روش بانکها که بهجای تقویت "تولید"، مشغول تقویت "دلالی و واردات" هستند و بهجای اصلاح مکانیزم مالیات، گمرک، واردات و صادرات و تقویت تولید صنعتی و کشاورزی، همه حواسشان متوجه گرفتن وام و جذب سرمایه خارجی و لبخند سرمایهداری غرب یا حلّ مسئله تحریم با نگاه خوشبینانه بلکه سادهلوحانه بوده است؛
گویی دشمن به منافع و عزت این ملت اساساً میاندیشد! و وارد معاملهای خواهد شد که سود آن کمتر از ضررش باشد و نگران مصالح این ملت و حتی این دولت است!! در عین حال، کسانی همه امید خود را به سرمایه خارجی، مسئله تحریم و چشم و ابرو نشان دادن به سرمایهداران آمریکایی بسته و بهجای اصلاح اقتصاد از داخل، حواسشان به دست خارجی است...آنان کاری نمیکنند که خود ضرر کنند و سایر ملتها بهره ببرند! به خرج خودتان، سود خودشان را تأمین میکنند و این است آنچه نخبگان سادهلوح و دولتمردان "کشورهای هدف"، متوجه نیستند و اگر هستند راحتتر است که به جای آنکه مسئولیت بپذیرند و تولید داخلی را فعال کنند و اشتغال مفید و سالم ایجاد کنند و مجاری واردات و صادرات را در جهت رشد اقتصاد داخل، تأمین کرده و توزیع کالا را عادلانه و منطقی کنند، بروکراسی حکومتی و اقتصادی را اصلاح کنند و بوروکراسی نظام بانکی را در جهت تولید، مدیریت کنند، نیروی کار را آموزش دهند و بهدرستی توزیع و حتی صادر کنند، به جای همة این کارها، تنها نفت را صادر و کالای مصرفی وارد کنند و آن را «پیشرفت» بخوانند! که مثلاً روابط ما با غرب، خوب شد و رفاه اقتصادی آمد!
حاج حسن رحیم پور ازغدی